سلام دخترگلم .گفته بودم قم دعوت داریم خونه خاله {خاله عمه که همون عمه ی بابایی وخاله مامانی}آخه خاله فاطمه با نوه اش که تازه نامزدکرده رو پاگشا کرده بود»مابعدازظهر روزعیدفطر به سمت قم حرکت کردیم.بابایی وخاله فهیمه زودتر رفته بودند.خاله فاطمه بامادر شوهرو پدر شوهرش بعد ما رسیدن.بنده خدا خاله چقدر زحمت کشیده بود آخرشب هم به عروساکادو داد.راستی توعکسا دوتا نی نی میبینی پسره که بقل بابا پسرآقا مهدی (پسرخاله)است بچه رو برداشتن کچل کردن اسم این پسرگله سجاد.دخترآقارضا یه فاطمه سادات ناز داره که ماندیده بودیمش خدا حفظشون کنه این بچه های بانمکو.سجاد خیلی بازه بود تا تودید دستو پا میزد وذوق کرده بود بیاد بقل تو.شب قم خوابیدیم .خانوما...